درسهایی از قرآن

درسهایی از قرآن

پاسخ مسابقه درسهایی از قرآن
درسهایی از قرآن

درسهایی از قرآن

پاسخ مسابقه درسهایی از قرآن

ویژگی های انقلاب اسلامی ایران

ویژگی های انقلاب اسلامی ایران
تاریخ پخش: 23/11/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بینندگان عزیز گرچه بحث را زمانی می‌شنوند که دهه فجر تمام شده است. ولی یادداشت های من راجع به انقلاب است، دو سه نسل تا به حال، نسل اول و دوم و سوم گذشته است، من می‌خواهم یک نگاهی کنم به تفاوت انقلاب ایران با انقلاب‌های دنیا و باقی حرکت‌ها. بالاخره خودتان می‌دانید جاهایی کودتا می‌شود. موجی می‌افتد و حرکت‌هایی می‌شود. قدر خودمان را داشته باشیم که چه چیزهایی داریم که دیگران ندارند.
موضوع بحث این است: تفاوت انقلاب ما با سایر انقلاب‌ها. حکومت‌ها.
1- انقلاب بر پایه دین و رهبری دینی
1- انقلاب بر پایه دین بود. گاهی یک جایی کارگرها برای حقوقشان، قطاری‌ها، تاکسی‌ها برای حقوقشان، گاهی وقت‌ها یک حرکتی و یک موجی می‌افتد، مشکلشان این است که حقوقشان کم است. مشکلشان بازنشستگی‌شان است. مشکلشان بیمه و بهداشتشان است. مشکلشان آب و برق و گاز و... حرکت ایران برای نان و آب نبود، براساس دین بود. در  ادامه‌ی حرکت انبیاء بود.
2- رهبرش، فقیه محبوب بود. حزب نبود. باند نبود. دلار نبود. این هم مورد دوم. با مردم شروع شد. با مردم ادامه پیدا کرد.
3- وابسته به شرق یا غرب نبود. جاهای دیگر هر حرکتی می‌شود از یکجا علیه یک خط دیگر کمک می‌گیرند.

4- خداوند دلها را به هم چفت کرد. یک آیه داریم می‌گوید: پیغمبر تو هم نمی‌توانی دلها را به هم چفت کنی. معمولاً در اداره‌ها دو کلمه زیاد به کار می‌رود. یکی می گویند نیروی انسانی نداریم. نیروی متخصص کم داریم یا نداریم. یا می‌گویند: اعتبار نداریم. یک آیه در قرآن داریم می‌گوید: بعضی کارها مربوط به نیروی انسانی است و مربوط به پول هم نیست. خود خدا باید وارد شود. بهترین نیروی انسانی کیست؟ اشرف مخلوقات بهترین نیروی انسانی، حضرت محمد است. (صلوات حضار) اعتبار چه؟ کل بودجه دنیا، یک آیه در قرآن داریم می‌گوید: ای پیغمبر! اگر نیروی انسانی تو بودی، اعتبارش هم تمام بودجه‌های کره زمین بود، نمی‌توانستی این کار را بکنی. «لَوْ أَنْفَقْتَ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعا» (انفال/63) یعنی اگر تو خرج کنی؛ یعنی نیروی انسانی خودت باشی، «لَوْ أَنْفَقْتَ» نیروی انسانی شخص پیغمبر است. بودجه چیست؟ «ما فِی الْأَرْضِ جَمیعا». تمام پول کره زمین هم هزینه شود، نمی توانی دل ها را به هم پیوند دهی. در انقلاب ایران همه دلها با هم مهربان شد. درست این آیه شد. « بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْض‏» (آل‌عمران/195) این از آن، آن از آن.

 
2- دفاع از مستضعفان، از اهداف انقلاب
5- توجه به مستضعفین جهان. گرایش خط انقلاب، محرومین و مستضعفین بودند. ما الآن هم بعد از دهها سال خیابان آفریقا داریم. خیابان آمریکا نداریم. لانه جاسوسی آمریکا که تسخیر شد، امام فرمود: یک سیاه پوست در اینها است، او را آزاد کنید. چرا؟ برای اینکه به نژاد سیاه در طول تاریخ ظلم شده و ما طرفدار مظلومین هستیم. یک سیاه پوست را در لانه جاسوسی آزاد کردند، گفت: باقی را نگه دار.
محور خدا بود. نه حزب، نه قبیله، نه نژاد، نه سرمایه، نه قدرت، نه سیاسیون، محور دین بود. در انقلاب های دیگر اینها نیست. تفاوت‌ها را می‌گوییم.
رهبرش فقیه عادل بود. اینطور نبود که یک طوفانی ایشان را به وجود آورده باشد. بعضی وقت‌ها یک حادثه‌ای رخ می‌دهد عصبانی می‌شود، یک هوسی، یک کینه‌ای است، یا ناز شصتی می‌خواهد بگیرد، انتقام می‌خواهد بگیرد، می‌خواهد سردار قادسیه شود. می‌خواهد قهرمان عرب شود. حاضر است که عراق را خراب کند. کویت را خراب کند. ایران را خراب کند که صدام را بگویند: قهرمان عرب هستی. سردار قادسیه هستی.
3- اخلاص امام در خدمت به مردم
رهبر ما کسی بود که هوس نداشت. حتی یکبار در تلویزیون نشان دادند. بارها نشان دادند که یک کلمه به خودش جسارت کرد. فرمود: خاک بر سر من اگر بخواهم برای نفسم حرکتی انجام دهم. بخواهم از انقلاب سهمی ببرم. یکبار دیگر فرمود: من هم سهمی ندارم. هرچه سهم است برای مردم است. کسی فکر نکند ما حالا در انقلاب چه کردیم. وقتی فرمود: من هم سهمی ندارم دیگر باقی‌ها گاراژ زدند. طوفان زده، غریزه زده، سیاست زده، کینه زده نبود، گاهی وقت‌ها افرادی اقدام می‌کنند اما ریشه‌اش جای دیگر است. بعضی نزد من آمدند و گفتند: می‌خواهم همه اموالم را وقف کنم. من فهمیدم این با زن و بچه‌اش دعوایش شده است، گفته: همه اموالم را وقف می‌کنم، که یک ریال بعد از مرگ من نصیب شما نشود. این وقف فایده ندارد. این براساس دعوا با خانم و بچه‌هایش است. یک درگیری شده بود. خانمش ضد او شده بود. بچه‌ها هم طرفدار مادر بودند. گفت: حالا که اینطور شد، من هم می‌روم همه اموالم را وقف می‌کنم که بمیرم چیزی به شما نرسد. این وقف‌های کینه‌ای!
یا هیأت حسینی است. با رئیس هیأت دعوایشان می‌شود. می‌رود یک خانه عقب‌تر انصارالحسین درست می‌کنند. بعضی هیأت‌ای عزاداری هم ممکن است روی رقابت درست شوند.
یک کسی یک فیلمی ساخته بود، اسم نمی‌برم که اسم فیلم چه بود. من از فیلم خوشم آمد. رفتم از او در خانه‌اش تشکر کنم. وقتی خواستم از خانه‌اش بیرون بیایم دیدم پسرش آمد گفتیم: اسم ایشان؟ دیدم اسم پسرش اسم فیلم است. یعنی از روی علاقه به پسرش این فیلم را ساخته است. انگیزه‌اش چیز دیگری است.
می‌خواهد مسجد بسازد. می‌گوید: آقا می‌خواهم مسجد بسازم. می‌خواهم در روستای خودم مسجد بسازم. می‌گوییم: بابا در روستای شما، در جاده شهر شما، روزی بیست اتوبوس رد می‌شود. اینجا ساعتی دویست ماشین رد می‌شود. مردم اینجا نیاز دارند. می‌گوید: نه من می‌خواهم آنجا باشد. تعصب‌هایی دارند که ممکن است این تعصب‌ها در بعضی موارد آدم را از اخلاص دور کند.
یکوقت جمعی از کاشانی‌ها منزل من آمدند و گفتند: با وزیر راه تماس بگیر. گفتم: چه خبر است؟گفتند: قرار است قطاری از تهران به اصفهان برود. می‌خواهند از دلیجان ببرند. ما همه تصمیم گرفتیم از کاشان ببرند. گفتیم: کاشان که قطار دارد. گفتند: نه این قطار سریع‌السیر است. گفتند: حالا به چه دلیل از کاشان ببرند؟ سه سؤال می‌کنم. آیا مسافر کاشان بیشتر است؟ آیا راه نزدیک‌تر است؟ آیا برای وزارت راه ارزان‌تر تمام می‌شود؟ شما بنویسید که مسافر کاشان بیشتر است. راهش نزدیک‌تر است. قطار از اینجا برود برای دولت هم ارزان‌تر است. گفتند: نه اینها نیست. ما بچه کاشان هستیم. گفتم: من کاشانی هستم و افتخار هم می‌کنم. اما اینکه چون کاشانی هستم بیایم قطار را عوض کنم چون شهر من است. این چه منطقی است؟ چون شهر من است این کار را بکنم! رفتند بیرون و گفتند: قرائتی نسبت به کاشان خنثی است. یعنی بی‌خاصیت است. گفتم: من افتخار می‌کنم. این تعصب‌های... نه این ترک است و من هم باید ترکی... لر است، من هم لری... اصفهانی است، شیرازی است... باید مواظب باشیم که...
شما اگر خودتان احساس کنید که مثلاً امام خمینی بگوید: برای خمین پول اضافه بدهید. خود شما دیگر از او تقلید نمی‌کنید. می‌گویید: یعنی چه؟ خمین هم مثل باقی شهرهاست. به چه دلیل چون خمینی است پول بدهیم خرج خمین کنند؟ خیلی مهم است که رهبری از کجا آب می‌خورد؟ گرایش روحی‌اش چیست؟
من از یک بنده‌ خدایی در یک استان دعوت کردم در نهضت سواد آموزی بیاید. بیست سال پیش بود. هرچه اصرار کردم نیامد. بعد از ایام کمی آمد گفت: من آمادگی دارم. گفتم: من دو سه هفته پیش التماست کردم نیامدی. حالا چطور شد آمادگی داری؟آخرش فهمیدیم خانم او در دانشگاه قبول شده و او هم عقب زنش اینجا آمده است. بعد گفته: تهران چه کنیم؟ گفته: خوب نزد قرائتی می‌رویم. گفتم: من الآن دیگر مشکل است. آن روز برای خدا گفتم. الآن عقب زنت آمدی. نه برای کمک به من!
کسی بتواند خالص شود. مشکل است. خلوص کار من و شما نیست. مگر اینکه خدا کمک کند. ما الآن هم از حرم امام رضا بیرون می‌آییم درهای طلایی را می‌بوسیم. درهای چوبی را نمی‌بوسیم. یعنی امامت بعضی از ما با طلا قاطی است. گاهی افرادی را با جلال و جبروتش می‌شناسیم. یک کسی در حرم امام رضا آمد. صحن‌ها را دید. گنبد را دید. در حرم آمد. گفت: یا امام رضا! تو اینقدر طلا داری، چطور هشتم شدی؟ تو باید اول شده باشی! (خنده حضار)
به یک نفر دیگر گفتند: روضه برویم. گفت: من شام خوردم. این پیداست که برای شام روضه می‌رود. اینکه رهبر ما کسی باشد که هوس‌ها نداشته باشد. می‌آمدند خانه امام پول خمس می‌دادند. بعد رساله می‌خواستند امام فرمود: برود بخر. من در خانه خودم رساله‌ام را به کسی نمی‌دهم. حالا چون ایشان سهم امام و خمس داده است، رساله هم به او بدهیم. نه! برود بخرد. رهبری بود از طوفان‌ها، قدرت‌ها، هوس‌ها مصون بود.  
4- نقش مردم در انقلاب و تداوم آن
مسأله‌ی نهم، میزان رأی مردم است. زمان شاه چه کسی پای صندوق رفت؟ در عربستان سعودی مردم زاییدند و مردند. صد سال عمر کردند. یک مرتبه در سعودی مردم پای صندوق نرفتند. آمریکا هم راجع به سعودی خفه شده است. اصلاً حقوق بشر در سعودی مطرح نیست. اینها مثل گوساله هستند. از وقت تولد تا مرگ یکبار یک سعودی پای صندوق نرفته است. همینطور خاندان سلطنتی برای خودشان تقسیم می‌کنند. یکی می‌رود یکی دیگر. انگار مردم گوساله هستند. هرچه دموکراسی و حقوق بشر است در ایران است. انگار آنجا حقوق بشر مرده است. من تصور می‌کنم مردم نمی‌فهمند. یعنی مردم توجه ندارند. اگر حقوق بشر است چطور...
در بحرین بحث این است که آقا هر انسانی یک رأی... هرکس رأیش بیشتر است او حکومت کند. یک خاندانی با وابستگی و با باج دادن قدرت‌ها، به قدرت‌‌ها باج می‌دهد. به بضاعت‌ها هم سیلی می‌زند. میزان رأی ملت است. امتیاز ما این است. اولین بار که امام آمد به جمهوری اسلامی رأی بدهد، در قم خیابان چهارمردان، فیلمبردار نتوانست فیلم بگیرد. گفتند: آقا نشد فیلم بگیریم. ببخشید شما یک رأی دیگر بیاندازید ما فیلم بگیریم. فرمود: من یک رأی بیشتر ندارم. یک رأی را دادم. شما نتوانستید فیلم بگیرید. من نباید دو رأی بدهم برای اینکه یکی‌اش را فیلم بگیرید. رهبر انقلاب است فرمود: حق یک رأی بیشتر ندارم.
انقلاب ما انقلابی پویا بود. درجا نزد. در علم، در ابتکار، در فن و حرفه، قدرت، بسیج، این مهم بود. در صنایع و صنعت چه کرد. پویا بود. در همین سوادآموزی شاه که رفت، تقریباً پنجاه درصد بی‌سواد در ایران بود. الآن نزدیک ده درصد بی‌سواد در ایران است. خیلی جاها زیر ده درصد!
دانشگاه پنج شرط داشت. 1- دانشگاه در شهرهای بزرگ. جمهوری اسلامی این سد را شکست. چه کسی گفته در شهرهای بزرگ! در شهرهای کوچک هم دانشکده می‌زنیم. دانشگاه باید وسط شهر باشد. خوب بیرون شهر دانشگاه می‌سازیم. دانشگاه شنبه تا چهارشنبه. چه کسی گفت؟ پنجشنبه و جمعه هم بگذارید! دانشگاه باید مجانی باشد. چه کسی گفت؟ یک دانشگاه پولی هم بگذاریم که هرکس می‌خواهد از این در وارد شود. سن دانشجو باید اینقدر باشد. چه کسی گفت؟ هرکس درس را می‌فهمد بیاید بنشیند. سن استاد باید اینقدر باشد. چه کسی گفت؟ هرکس می‌تواند درس بدهد، استاد شود. این زنجیرهایی بود که ایران را قفل کرده بود. همه زنجیرها قیچی شد.
5- صدور انقلاب به کشورهای اسلامی
انقلاب ایران مرز نمی‌شناسد. افغانستان باشد، کویت باشد، ایران باشد، آفریقا باشد، هرجا مظلومی باشد ما باید به او کمک کنیم. ما در نماز مرز را شکستیم. نگفتیم السلام علینا و علی ایرانی‌ها! السلام علی و علی سفید پوست‌ها! السلام علینا و علی کسانی که لهجه‌ی فارسی دارند. السلام علینا و علی شهری‌ها، دهاتی‌ها، شرقی‌ها، غربی‌ها، همه اینها کنار رفت. السلام علینا و علی عباد الله الصالحین! سلام بر خوبان تاریخ! حتی خوبان تاریخ هنوز متولد نشدند. چون یک عده خوب هستند و هنوز متولد نشدند. بعداً متولد می‌شوند و از یاران حضرت مهدی می‌شوند، که قرآن می‌گوید: «أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُون‏» (انبیاء/105) عباد صالح هنوز متولد هم نشدند ولی ما سلام می‌کنیم. السلام علی عباد الله الصالحین، «أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُون‏». یعنی السلام علینا و علی یاران حضرت مهدی که هنوز نیامدند. ما به نیامده‌ها هم سلام می‌کنیم. اما اگر روبروی ما باشد و در فکر ما نباشد. می‌گوییم: «انه لیس من اهلک» نوح گفت: پسرم! خدا فرمود: پسر تو نااهل است و از تو نیست. «تَبَّتْ یَدا أَبی‏ لَهَبٍ وَ تَب‏» (مسد/1) مرگ بر ابولهب! ابولهب عموی پیغمبر است. باشد! در خط پیغمبر نیست مرگ بر او باد! انقلاب مکتبی یعنی ما روی صلاحیت افراد کار می‌کنیم نه روی اینکه پسر من است، دختر من است.
یک خانمی از یک خانواده شریفی یک سرقتی کرده بود. حضرت فرمود: باید دستش را قطع کنم. گفتند: آقا این خانواده خیلی مهم است. فرمود: اگر زهرا هم این کار را می‌کرد، دست زهرا را هم قطع می‌کردم. در نهج‌البلاغه حضرت امیر فرمود: در جبهه‌ها گاهی ما فامیل نزدیکمان را می‌کشتیم. غصه هم نمی‌خوردیم چون در راه خداست. شوخی نداریم.
اول انقلاب یک خانمی بود پسرش جزء منحرفین بود. می‌خواستند اعدامش کنند. هرچه آمد گفت: آقا من تو را نمی‌بخشم. تو امام خمینی را رها کردی و رفتی جزء منافقین شدی؟ امام چه مشکلی داشت که رهبر دیگری شد؟ سنش، سوادش، سابقه‌اش، به چه دلیل تو خودت را فدایی کردی؟ چون اسلام مرز ندارد، انقلاب ما هم مرز ندارد. قرآن یک آیه دارد می‌گوید: هرکجای کره زمین مستضعفین ناله زدند، شما به فریادشان برسید. و اگر به فریادشان نرسید توبیخ می‌شوید. «وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُون‏» (نساء/75) چرا در راه خدا و در راه مستضعفینی که زیر چکمه دشمن ناله می‌کنند، تکان نمی‌خورید و بی تفاوت نشستید؟
سیزدهم؛ انقلاب ما با سرعت در دنیا تأثیر گذاشت. ما ام القری شدیم. ما خیلی جاها امام شدیم. الگو شدیم و دیگران از ما یاد گرفتند. ایران در بیداری کشورهای اسلامی سهم داشته است. تمام شجاعان دنیا ایران را تقدیس می‌کنند. اسم بچه‌هایشان را اسم... حتی اسم بهشتی و مطهری را روی بچه‌هایشان می‌گذارند. بله ممکن است در ایران یک عده اسم غربی بگذارند، شما اسم غربی می‌گذارید، او اسم ما را می‌گذارد. در دنیا اثر گذاشت.
6- وظایف ما در حفظ آرمان های انقلاب
حالا وظیفه ما چیست؟ این مقدار برای اینکه انقلاب ما... البته نمی‌خواستم همه را بنویسم. در یک جلسه 28 دقیقه‌ای و نیم ساعتی گفتیم: انقلاب ما براساس دین است. مردمی است. وابسته به شرق و غرب نیست. وحدتی بی‌نظیر به وجود آمد. توجه به مستضعفین. قبیله و نژاد و ثروت و قدرت و سیاست نقشی ندارد. اسلامش اسلام ناب است. نه تحجر و نه اسلام روشنفکری و نه اسلام آمریکایی. امام و رهبرش فقیه بود. طوفان زده و ترس زده و جو زده نبود. میزان رأی مردم ملاک شد. انقلاب ما پویا بود. سال به سال ابتکار و اختراع، رشد کرد. انقلاب ما مرز ندارد. انقلاب ما در دنیا اثر گذاشت. این نکاتی... حال وظیفه ما چیست؟ صلواتی بفرستید. (صلوات حضار)
اولین وظیفه ما این است که این شعار انقلابی‌مان را حفظ کنیم. شعار انقلابی ما استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی است. در قرآن آیه برای استقلال داریم. متعدد! یکی را بخوان. چشم! قرآن می‌گوید: جامعه اسلامی «فَاسْتَوى‏ عَلى‏ سُوقِه‏» (فتح/29) مثل درختی است که باید روی پای خودش بایستد. این کلمه‌ای که خواندم قرآن بود. یعنی امت اسلامی باید روی پای خودش بایستد. یعنی استقلال!
چرا قبله ما کعبه شد؟ قرآن می‌گوید: من قبله را عوض کردم تا یهودی‌ها به شما منت نفروشند که شما تابع ما هستید و رو به قبله ما نماز می‌خوانید. چون یهودی‌ها رو به بیت المقدس نماز می‌خواندند، ما هم به سمت بیت المقدس نماز می‌خواندیم. آنها می‌گفتند: شما تابع ما هستید. فوری آیه نازل شد قبله‌تان را برگردانید. «لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَیْکُمْ حُجَّة» (بقره/150) تا مردم، یعنی یهودیها بر شما حجت نباشند ‌که شما تابع ما هستید. قبله را عوض کردم تا زیر منت نباشید. استقلال! باید این شعار را حفظ کنیم.
7- شناخت دشمن و برنامه های دشمنان
2- شناخت دوست از دشمن است. قرآن راجع به شناخت دوست از دشمن چه می‌گوید. چه کسی دوست و چه کسی دشمن است؟ بالاخره اینهایی که یک حرف‌هایی در روزنامه‌ها و مصاحبه‌ها می‌زنند و یک سلیقه‌های سیاسی هم دارند، مسلمان هستند. شما مسلمان هستید. کتاب هم قرآن است. قرآن می‌گوید: «إِنْ تُصِبْکَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُم‏» (توبه/50) اگر به شما یک خیری رسید، اینها ناراحت نشوند. اگر یک ایرانی دست به یک ابتکار و اختراعی بزند، آنها عصبانی می‌شوند. شما تا به حال شنیده‌اید از طریق ماهواره‌ها یک فرمولی را یاد بچه‌های ایران بدهند؟حتی اگر خود ایرانی‌ها به چیزی برسند آنها ناراحت می‌شوند. چرا مثلاً مسأله هسته‌ای همین است. می‌گوید: چرا شما داشته باشید، شما چرا استفاده کنید؟ یکبار دیگر آیه‌اش را بخوانم. ممکن است افرادی پای تلویزیون دوست داشته باشند این آیه را حفظ کنند. «إِنْ تُصِبْکَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُم‏» اگر به شما خیری رسید، «تسوهم» اینها ناراحت هستند. آمریکا دشمن ما است. اگر ما به خیری برسیم آنها ناراحت می‌شوند. قرآن یک آیه دارد می‌گوید: دوست دارند شما در فشار قرار بگیرید. ممکن است کسی دوست داشته باشد این آیه را حفظ کند. آیه‌اش را بخوانم. «وَدُّوا ما عَنِتُّم‏» (آل‌عمران/118) «وَدُّوا» دوست دارند «ما عَنِتُم» به درد سر بیافتید. آیه‌ی دو کلمه‌ای است. آنها دوست دارند شما در فشار باشید. دشمن را بشناسیم.
دوست دارند شما سازش کنید. آیه‌اش چیست؟ «وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَیُدْهِنُون‏» (قلم/9) دوست دارند شل بیایی تا با هم سازش کنید. «تُدهِن» از دُهن است و دُهن هم روغن‌مالی است. ما می‌گوییم: ماست مالی. آنها روغن مالی می‌گویند. دوست دارند روغن مالی کنید و با شما روغن مالی کنند. یعنی سازش کنید. «وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ» برای سازش است. «وَدُّوا ما عَنِتُّم‏» دوست دارند شما به دردسر بیافتید. دوست دارند ما غافل شویم. می‌شود من همه دنیا را...
فلان کشور با فلان کشور فوتبال بازی می‌کند. صدها میلیون می‌نشینند. ببینند توپ کجا رفت تا نفهمند نفتشان به چه قیمتی کجا رفت؟ به نفع چه کسی؟ دو به یک، سه به یک، تا نفهمی چطور قیمت نفت این رقمی می‌شود، کسی آخ نمی‌گوید. اگر مردم یک جایی حساس شوند برخورد کنند، اینطور هم نیست که هرکس هرکاری خواست بکند. دشمن از غفلت ما استفاده می‌کنند. آیه‌ای را بخوانم که دوست دارند شما غافل شوید. بعضی دوست دارند این آیه را حفظ کنند. «وَدَّ الَّذینَ کَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُون‏» (نساء/102) آیه قرآن است. کفار دوست دارند شما غافل شوید. بگذارید اینها را بنویسم... صلواتی بفرستید. (صلوات حضار)
«وَدّوا» یکی است. یعنی دوست دارند. چه دوست دارند؟ چهار چیز را برای ما دوست دارند. 1- دردسر را دوست دارند. «وَدُّوا ما عَنِتُّم‏». 2- «وَدَّ الَّذینَ کَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُون‏» غفلت، می‌خواهند شما غافل شوید. به یک چیزهای پوچ سرگرمت می‌کنند. تا شما از هدف اصلی غافل شوید. من خودم هم این کار را می‌کنم. گاهی مطالعه می‌کنم، نوه من می‌آید مزاحم من می‌شود. انگشترم را درمی‌آورم و طرف دیگر پرت می‌کنم و می‌گویم: برو بردار. تا می‌رود بردارد من دو ساعت مطالعه می‌کنم. یک نقشه‌ای می‌کشند که سر ما به یک چیزی بند باشند.
«وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَیُدْهِنُون‏» دوست دارند سازش کنید و آنها هم با شما سازش کنند. «وَدُّوا لَوْ تَکْفُرُون‏» (نساء/89) دوست دارند شما از اسلام دست بردارید. دشمن را بشناسیم. وظیفه ما این است. یک بچه دبیرستانی نیست، یک دانشجو نیست، فکر کند چرا فرمول‌های علمی را از طریق ماهواره برای ما نمی‌فرستند. این پدرهایی که در خانه‌شان ماهواره می‌برند، بچه‌شان با فرمول‌های علمی آشنا می‌شوند، یا با هوس‌های دیگران؟ وظیفه ما چیست؟ اشاره می‌کنند وقت تمام شد...
ما گاهی وقت‌ها می‌خواهیم آمریکا از ما راضی باشد، اروپا از ما راضی باشد. قرآن یک آب پاک دستتان ریخته است. «لن ترضی» نمی‌گوید: «لا ترضی» یعنی راضی نیست. «لن ترضی» یعنی هرگز راضی نخواهد شد. « وَ لَنْ تَرْضى‏ عَنْکَ الْیَهُودُ وَ لاَ النَّصارى‏» یهود و مسیحیت هرگز از شما راضی نخواهد شد. «حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ» (بقره/120) مگر اینکه دربست در اختیارش باشید. اگر صد در صد تابعش بودی، از شما راضی است. اگر دیدیم یک کسی گفت: من راضی هستم، پیداست صد در صد یهودی شده است. چون اگر نخست وزیر اسرائیل گفت: ما با فلان کشور دوست هستیم. از فلان کشور راضی هستیم. پیداست این کشور یهودی است. چون قرآن گفته: هرگز یهودی‌ها از شما راضی نمی‌شوند، مگر اینکه صد در صد تابعش باشید. پس اگر دیدیم نخست وزیر اسرائیل گفت: من با فلان کشور دوست هستیم، از فلان کشور راضی هستیم، پیداست این کشور یهودی است. چون قرآن گفته: هرگز یهودی‌ها از شما راضی نمی‌شوند. مگر اینکه صد در صد تابعش باشی. پس اگر دیدیم نخست وزیر اسرائیل گفت: من از فلان کشور اسلامی راضی هستم. که سر نفت با ما همکاری می‌کند. سر تربیت تروریست با ما همکاری می‌کند، اگر دیدیم اسرائیل می‌گوید: راضی هستم. پس پیداست این کشور سرانش مشکل ایمانی دارند. دنبال این نباشیم.
یک چیزی را که خدا گفته عمل کنیم. خیلی کار به بین‌الملل نداشته باشیم. خودمان آدم هستیم. گاهی مثلاً می‌گوییم: این لباس بین‌المللی است. این رقم مهمانی بین‌المللی است. من از اینهایی که اینقدر بین‌الملل، بین‌الملل می‌کنند سؤال می‌کنم. هشت سال که شما بمباران شدی، بین‌الملل برای شما چه کرد؟ که شما می‌خواهی دکمه پیراهنت بین‌المللی باشد. این سرفه بین‌المللی است. این عطسه بین‌المللی است. بین‌الملل در این هشت سال چه کرد؟ یک کسی بگوید: بین‌الملل در این هشت سال یک چنین کاری کرد. اینقدر خودباختگی چیست.  قرآن می‌گوید: مسلمان‌ها مؤمن واقعی کسی است که «لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِم‏» (مائده/54) همین که حق را دید عمل کند و کار به بین‌الملل نداشته باشد. تازه بین‌الملل تا به حال موفق بوده؟ کاریکاتور پیغمبر را که در دانمارک کشیدند، من دانمارک رفتم. خانه امام جمعه دانمارک رفتم. گفت: از وقتی پیغمبر اسلام را توهین کردند. آمار مسلمان‌ها زیاد شد. در انگلستان از محبوب ترین اسم‌هایی که روی بچه‌هایشان می‌گذارند محمد است. (صلوات حضار) آنوقت شما اسم محمد نمی‌گذارید و می‌گویید: برادرم محمد دارد. خوب برادرت هم فریزر دارد. برادرم یخچال دارد. شما یخچال نمی‌خواهی. چرا سر موبایل و تلفن و ماشین نمی‌گویی داداشم دارد. به محمد و علی و فاطمه و زهرا که می‌رسی می‌گویی: داداشم دارد. در همه خانه‌ها زهرا و علی باشد. این اسم‌ها کاربرد است. وقتی در ایران سه هزار تا علی آباد داریم، معنایش این است که ایران کشور شیعی است. این اسم‌ها را ساده نگیرید.
امام سجاد پسری به نام زید داشت. او را کشتند. زید هم پسری به نام یحیی داشت. او را هم کشتند. تمام زنان خراسان گفتند: به کوری چشم بنی امیه که اهل‌بیت را می‌کشد، امسال هر زنی در خراسان پسر می‌زاید اسمش را یحیی یا زید بگذاریم. یعنی زن‌ها با نامگذاری در مقابل حکومت کودتا می‌کنند. این اسم‌ها را ساده نگیرید. وظیفه ما حفظ انقلاب و حفظ دستاوردها است.
خدایا هرچه به عمر ما اضافه می‌کنی، بر علم و ایمان و عقل و عمل و اخلاص و عمق ما بیافزا.
«والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته» 

http://gharaati.ir/show.php?page=darsha&id=2305

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد